English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3986 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
space U دوره درفضا جا دادن
spaces U دوره درفضا جا دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aeroballistics U فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
contact ion engine U موتوری برای ایجاد تراست درفضا
to give a suspended sentence [British E] U حکم دوره تعلیق مجازات دادن
campaing U شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
consented U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
perimeter U دوره
Ice Age U دوره یخ
perimeters U دوره
rhythms U دوره
rhythm U دوره
courses U : دوره
coursed U : دوره
outline U دوره
outlined U دوره
outlines U دوره
outlining U دوره
sessions U دوره
session U دوره
cycles U دوره
course U : دوره
periods U دوره
terming U دوره
peripheries U دوره
cycle U دوره
instar U دوره
termed U دوره
cycled U دوره
reviewal U دوره
edges U دوره
term U دوره
edge U دوره
era U دوره
eras U دوره
periphery U دوره
stadiums U دوره
epoch U دوره
bordering U دوره
one's d. U دوره
careering U دوره
felly U دوره
felloe U دوره
careers U دوره
contemporary U هم دوره
contemporaries U هم دوره
set U دوره
sets U دوره
periodicity U دوره
careered U دوره
phases U دوره
rims U دوره
epochs U دوره
rim U دوره
rimless U بی دوره
compass U دوره
he has run his race U دوره
to have ones fling U دوره
phase U دوره
career U دوره
phased U دوره
circuits U دوره
period U دوره
border U دوره
pools U دوره
bordered U دوره
pool U دوره
pooled U دوره
circuit U دوره
stadium U دوره
setting up U دوره
stadia U دوره
periods U دوره تناوبی
conducting period U دوره رسانایی
continous cycle U دوره بی وقفه
foreperiod U پیش دوره
encompass U دوره کردن
stretches U خط ممتد دوره
germinal period U دوره نوجنینی
meeting U یک دوره مسابقه
to run over U دوره کردن
stretched U خط ممتد دوره
game cycle U دوره بازی
encompassed U دوره کردن
meetings U یک دوره مسابقه
encompasses U دوره کردن
encompassing U دوره کردن
stretch U خط ممتد دوره
flux linking a turn U شاره دوره
contract period U دوره قرارداد
electoral legislative term U دوره انتخابیه
duty factor U دوره کار
duty cycle U دوره کار
period U دوره تناوب
trochoid U دوره گرد
transition period U دوره گذار
transition period U دوره انتقال
triennium U دوره سه ساله
trimester U دوره سه ماهه
trivium U دوره نخستین
elimination heat U دوره مقدماتی
perlim U دوره مقدماتی
cycle time U زمان دوره
financial period U دوره مالی
fellyfelloe U دوره درندگی
crier U دوره گرد
critical period U دوره بحرانی
idle period U دوره استراحت
critical period U دوره شاخص
periods U دوره تناوب
estrous cycle U دوره فحلی
hucksterer U دوره گرد
rimmed U دوره دار
to serve apprenticeship U دوره شاگردی
period U دوره تناوبی
itinerant U دوره گرد
review U دوره کردن
period/stretch/lapse of time U دوره زمان
time period U دوره زمان
period U دوره زمان
time span U دوره زمان
slumps U دوره رخوت
slumping U دوره رخوت
set U دوره مجموعه
sets U دوره مجموعه
adolescence U دوره جوانی
reviewed U دوره کردن
reviewing U دوره کردن
reviews U دوره کردن
tyros U دوره چرخ
tyres U دوره چرخ
tyre U دوره چرخ
careering U دوره زندگی
peripheral U دوره امادگی
series U یک دوره مسابقه
slumped U دوره رخوت
slump U دوره رخوت
cooling-off period U دوره ملایمت
cooling off period U دوره ملایمت
curricula U دوره تحصیلات
house-party U دوره خانگی
house-parties U دوره خانگی
house party U دوره خانگی
lifetimes U دوره زندگی
lifetime U دوره زندگی
tournament U یک دوره مسابقه
cooling-off periods U دوره ملایمت
convalescence U دوره نقاهت
probation U دوره ازمایشی
fiscal years U دوره مالی
fiscal year U دوره مالی
careers U دوره رسمی
careers U دوره زندگی
careering U دوره رسمی
careered U دوره رسمی
careered U دوره زندگی
career U دوره رسمی
career U دوره زندگی
tournaments U یک دوره مسابقه
heat U دوره فحل
strolling U دوره گرد
term U دوره انتصاب
basic course U دوره مقدماتی
advanced course U دوره عالی
advance course U دوره عالی
action period U دوره کنش
pedlars U دوره گرد
pedlar U دوره گرد
termed U دوره انتصاب
terming U دوره انتصاب
biennium U دوره دوساله
colportage U دوره گردی
cheap jack U دوره گرد
tour U یک دوره مسابقه
toured U یک دوره مسابقه
touring U یک دوره مسابقه
tours U یک دوره مسابقه
caird U دوره گرد
budget period U دوره بودجه
blocking period U دوره وقفه
processes U دوره عمل
process U دوره عمل
quarter [year] U دوره سه ماهه
quarterly period U دوره سه ماهه
three-month period U دوره سه ماهه
Recent search history Forum search
1To be capable of quoting
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1life cycle ceremonies
1rite de passage
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1to take a spell at whell
1Poked back
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com